آموزش موسیقی

شناخت تئوری موسیقی ایرانی بخش دوم

در مقاله ی گذشته با مفاهیم کلی که در موسیقی سنتی ایرانی وجود دارد آشنا شدیم. حال می خواهیم در ای مقاله هر یکی از مباحث مهم در موسیقی سنتی ایرانی به اسم “مقام” را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. لازم به ذکر است که تعریف مقام در موسیقی سنتی ایران مانند مقام های کلیسایی در موسیقی غرب می باشد و از نظر مفهوم و کارایی، تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. اما تفاوت ها و مفاهیمی در مقام های موسیقی خاورمیانه وجود دارد که در این مقاله به آن اشاره خواهد شد و اگر در قسمتی از مقام شناسی سوالی داشته باشید، قطعا در این مقاله به شکلی کامل به آن پرداخته خواهد شد.

ریشه موسیقی سنتی ایرانی

لفظ مقام یا پرده برای طبقه‌بندی انواع موسیقی ایرانی، ترکی، عربی و آذربایجانی، بر اساس ساختار اجرایی آن‌ها به کار رفته‌است. مقام در واقع مجموعهٔ نغمه‌هایی است که تحت فواصل مشخص و از پیش تعیین‌شده سازمان یافته‌اند. مفهوم مقام در موسیقی این مناطق، با مفهوم مد در موسیقی یونان باستان نزدیکی دارد و برخی آن را با راگا در موسیقی هندی، پاتت در موسیقی جاوه، تیائو در موسیقی چین، شو در موسیقی ژاپن، جو در موسیقی کره، و دیه‌ئو در ویتنام مرتبط دانسته‌اند. برخی محققین برای گستره‌ای از موسیقی که مقام در آن به کار رفته از لفظ «موسیقی جهان اسلام» استفاده می‌کنند.

واژهٔ مقام به معنای امروزی، احتمالاً اولین بار در قرن هفتم هجری توسط قطب‌الدین شیرازی در رسالهٔ دره التاج لغره الدباج به کار رفته‌است، اگر چه برخی اولین کاربرد را به عبدالقادر مراغی (موسیقی‌دان قرن نهم هجری) نسبت داده‌اند. در متون مربوط به موسیقی ایران، واژه‌های «مقام»، «پرده»، «شَد» (و جمع آن «شَدود») و «دور» (و جمع آن «ادوار») همگی برای توصیف یک مفهوم به کار رفته‌اند اما از آنجا که این متون تعریف دقیقی برای هر کدام از این واژه‌ها ارائه نکرده‌اند معلوم نیست آیا این عبارات مترادف بوده‌اند یا خیر، اگر چه شواهد نشان می‌دهند که تا قرن هشتم هجری احتمالاً همهٔ آن‌ها به یک معنی به کار می‌رفته‌اند و تدریجاً با نفوذ زبان عربی به فارسی، «مقام» رواج بیشتر پیدا کرده‌است. پس از این دوران، مفهوم مقام در موسیقی ترکیه تغییر می‌کند و نزدیکی‌اش را با مفهوم مد در موسیقی غربی حفظ می‌کند، حال آن که در موسیقی ایرانی نزدیک‌ترین مفهوم به آن، گوشه است و نه مقام. در عین حال، به عقیدهٔ برخی موسیقی‌دانان، مقام‌های قدیمی همینک خودشان را در قالب گوشه‌های دستگاه‌های مختلف موسیقی ایرانی حفظ کرده‌اند. دیگر واژه‌هایی که برای توصیف مقام‌ها در متون قرون وسطی (که عمدتاً به زبان عربی نوشته شده‌اند) به کار رفته عبارتند از: جمع، نغمه، دور، اسابیع، طریقه، آواز، شعبه، طِباع، لحن یا الحان، و اصول. پیش از صفی‌الدین ارموی، واژهٔ «پرده» را به‌جای «مقام» به‌کار می‌بردند.

مفهوم مقام در موسیقی ایرانی در دوره‌های مختلف تحول داشته‌است. پیش از ورود اسلام، از لفظ پرده برای توصیف مفهومی استفاده می‌شود که امروزه با نام مقام شناخته می‌شود، اگر چه اینکه این دو مفهوم یکی باشند مورد توافق همه نیست. از حدود سدهٔ دهم هجری به این سو، اسنادی هست که در آن تعداد مقام‌ها دوازده مورد ذکر شده و نام‌هایشان با آنچه در تمام متون بعدی هست، مطابقت زیادی دارد.

مقام‌های دوازده‌گانه

در موسیقی ایران تا زمان ابن سینا دوازده مقام تعریف شده بود که نام‌های خیال‌پردازانه‌تری از هشت مقام موسیقی عربی داشتند؛ این دوازده مقام عبارت بودند از عشاق، نوا، بوسلیک، راست، عراق، اصفهان، زیرافکند، بزرگ، زنگوله، رهاوی، حسینی، و حجازی. در متون معاصر هم همین نام‌ها برای مقام‌های اصلی به کار می‌رود جز آن که از آخری با نام «حجاز» یاد می‌شود. نام این مقام‌ها در طول تاریخ ثابت نبوده‌است. برای نمونه، در کتاب تذکرهٔ مرآه الخیال نام زیرافکند به صورت «زیرافکن» آمده‌است، و نام حجاز به صورت «حجازی»؛ همچنین به جای دو مقام اصفهان و بزرگ یک مقام با نام «اصفهان بزرگ» برشمرده شده‌است.

بیشتر بخوانید : شناخت تئوری موسیقی ایرانی بخش اول

از بین مقام‌های دوازده‌گانه، مقام راست تا مدت‌ها مقام اصلی دانسته می‌شده‌است. نیشابوری در رسالهٔ خود صریحاً می‌نویسد که «پردهٔ راست شاه همهٔ پرده‌هاست و همهٔ پرده‌ها از وی گرفته‌اند». به جز دوازده مقام اصلی، مقام‌های دیگری هم وجود داشته‌اند، که برخی از آن‌ها همینک جزو مقام‌های موسیقی عربی حفظ شده‌اند. مهدی برکشلی به نقل از علی جرجانی در شرح الادوار صفی‌الدین ارموی سی و دو مقام دیگر را نام می‌برد: صبا، عذرا، دوستکانه، معشوق، خوش‌سرا، خزان، نوبهار، وصال، گلستان، غم‌زده، مهرگان، دلگشا، بوستان، زنگوله (متفاوت از مقام اصلی زنگوله)، مجلس‌افروز، نسیم، جان‌فزا، مُحَیّر، حجازی (متفاوت از مقام اصلی حجاز)، زنده‌رود، عراق (متفاوت از مقام اصلی عراق)، زیرافکند کوچک، مزدکانی، نَهُفت، اصفهانک، عُزّال، وامق، نوروز عرب، ماهوری، فرح، بیضا، و خضرا.

مقام ها در موسیقی سنتی ایرانی

برای مقام‌ها مختلف بار احساسی مختلفی قائل می‌شده‌اند. عشاق و بوسلیک و نوا را با قدرت و شجاعت مرتبط می‌دانستند، راست و اصفهان و نوروز و عراق را دارای حالتی لطیف و فرح‌افزا، حسینی و حجاز را صاحب شوق و ذوق، و بزرگ و کوچک و زنگوله و رهاوی را دارای حس اندوه و سستی. فرصت‌الدوله در بحورالالحان می‌نویسد که «قدما» چنین اعتقاد داشته‌اند که مقام‌های دوازده‌گانه بر اساس ماه‌های سال استخراج شده‌اند و «به خیالات خودشان» هر مقام را به یک ماه منسوب می‌کرده‌اند: راست به برج حمل، اصفهان به برج ثور، عراق به برج جوزا، کوچک به برج سرطان، بزرگ به برج اسد، حجاز به برج سنبله، بوسلیک به برج میزان، عشاق به برج عقرب، حسینی به برج قوس، زنگوله به برج جدی، نوا به برج دلو، و رهاوی به برج حوت منتسب می‌شده‌است. همچنین معتقد بودند که اگر هر مقامی در ساعت خاصی خوانده شود، آثار آن به خصوص در شفای بیماران بیشتر خواهد بود، به این شرح: رهاوی پیش از طلوع آفتاب، حسینی در ابتدای صبح، عراق در نیمروز، راست در وقت ظهر، کوچک در بعد از ظهر، بوسلیک در عصر، عشاق در زمان غروب آفتاب، زنگوله در ابتدای شب، حجاز و بزرگ به ترتیب پس از آن، نوا در نیمه شب و اصفهان در آخر شب. اما برخی دیگر ترتیبی دیگر قائل بوده‌اند به این شرح: رهاوی پیش از طلوع آفتاب، راست در ابتدای صبح، عراق در نیمروز، مخالف در ظهر، بوسلیک در بعد از ظهر، عشاق نزدیک غروب آفتاب، مخالفک و اصفهان و نهاوند به ترتیب پس از آن، و حسینی در آخر شب.

تحول مقام به دستگاه

از زمان ناصرالدین شاه قاجار، موسیقی دوباره تا حدودی مورد توجه قرار گرفت. برخی محققین معتقدند که در این دوره موسیقی ایرانی به سمت قالبی شدن رفت (به معنای تمرکز روی قالب موسیقایی)، مقام‌های ایرانی تحت عنوان دستگاه‌ها بازآرایی شدند و این دستگاه‌ها خود به قطعات کوچکتری تقسیم یافتند که می‌شد هر کدام را جداگانه تعلیم داد (شکل‌گیری ردیف موسیقی ایرانی). به عقیدهٔ داریوش طلایی بنیانگذاران ردیف لزوماً به دنبال نظم دادن به سیستم مُدال نبودند و بنابراین رابطهٔ ردیف‌ها با مدها مشخص نشده‌است و نظام آموزشی ردیف دربرگیرندهٔ هیچ تئوری روشنگری نیست. امروزه در معروف‌ترین ردیف‌های موسیقی سنتی ایرانی نظیر ردیف میرزاعبدالله، هفت دستگاه تعریف می‌شود که هر کدام ده‌ها گوشه دارند. با این حال از لحاظ آناتومی (ترتیب و نوع فاصله‌ها)، این دستگاه‌ها کمتر از هفت نوع دانسته می‌شوند. به عقیدهٔ علینقی وزیری، رفتار و حالات دستگاه راست پنجگاه مانند ماهور است و رفتار و حالات دستگاه نوا نیز مانند شور است، که یعنی دستگاه‌ها را می‌توان در پنج خانوادهٔ اصلی طبقه‌بندی کرد. داریوش طلایی در تحقیقاتش به این نتیجه رسیده که با شکستن هر دستگاه به دو دانگ می‌توان تمام ساختارهای مُدال موسیقی ایرانی را با استفاده از تنها چهار دانگ (شور، چهارگاه، ماهور، و نوا/دشتی) طبقه‌بندی کرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *