تئوری موسیقی ایرانی برخلاف موسیقی کلاسیک غربی، بر اساس گام شناخته نمی شود و ساختاری کاملا متفاوت نسبت به موسیقی کلاسیک اروپایی دارد. در واقع دستگاه در موسیقی سنتی ایرانی، به مجموعهای از چند نغمه/ملودی (گوشه) گفته میشود که با هم در گام، کوک، و فواصل نت هماهنگ هستند. چندین اصطلاح در موسیقی سنتی ایرانی وجود دارد که قبل از شروع و شناخت موسیقی ایرانی، باید این اصطلاحات را توصیف نمود و پس از روشن شدن آنها، موارد استفاده از هرکدام را توضیح دهیم. در ابتدا در نظر داشته باشید که اگر موسیقی غربی کار کرده اید، برای شناخت و فراگیری موسیقی ایرانی، باید تمامی دانش های گذشته ی خود را کنار بگذارید و با رویکردی متفاوت از موسیقی کلاسیک باید به آن نگاه کنید. در غیر این صورت کاملا گیج خواهید شد و یادگیری دستگاه و مقام برایتان مشکل خواهد بود. در این مقاله به شکلی خلاصه هر اصطلاح را توضیح میدهیم و در مقالات آتی هر اصطلاح به شکلی کامل برایتان بازگو خواهیم نمود تا بیش از گذشته ملموس تر باشند. برای دریافت اطلاعات کامل موسیقی وبسایت مجموعه ی لایو استودیو 24 را دنبال کنید.
بیشتر بخوانید : موسیقی ایرانی
در موسیقی ایرانی چندین اصطلاح وجود دارد :
- مقام
- دستگاه
- ردیف
- گوشه
- ادوار
- آواز یا نغمه
مقام
مقام یک مدل دسته بندی موسیقی است که در دورههای مختلف تاریخ از جمله دوره معاصر، برای دسته بندی موسیقی سنتی ایرانی و خاورمیانه ای به کار میرود. مقام در واقع مجموعهٔ نغمهها و ملودی هاییست که با فاصله ای مشخص در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. ماهیت و دسته بندی مقامها در طول تاریخ ثابت نبوده، و بین موسیقی ایرانی، ترکی و عربی نیز کاملاً مطابقت ندارد اگر چه نقاط مشترک زیادی بین آنها وجود دارد. در معتبرترین متون، تعداد مقامهای اصلی در موسیقی ایرانی 12، در موسیقی ترکی 13، و در موسیقی عربی تا 14 عدد ذکر شدهاست.
مقام های موسیقی ایرانی عبارت اند از: عشاق، نوا، بوسلیک، راست، حسینی، حجاز، رهاوی، زنگوله، عراق، اصفهان، زیرافکند، بزرگ
دستگاه
واژهٔ دستگاه به احتمال زیاد از دوره قاجاریه در موسیقی ایرانی رواج یافته است. این کلمه که در حقیقت جایگزین واژه مقام گردیده و از دو واژه دست و گاه ترکیب شده است. البته در موسیقی باستانی ایران، گاها به معنای پرده ساز نیز بکار می رفته است؛ بنابراین، دستگاه یعنی نحوه ی قرار گرفتن انگشتان دست بر روی پردههای ساز که در هر مقام شکل مخصوص به خود را دارد. دستگاه عبارت است از مجموعهای از گوشهها که بر اساس یک فرمول به شکل سنتی کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و معمولاً دارای مدها/مقام های منحصر به فرد میباشند. هر گوشه یک آهنگ مستقل بوده و حول یک نت مشخص شکل رفت و برگشت دارد که به آن نت شاهد (در موسیقی کلاسیک غربی به آن Root Note می گویند) گفته می شود. به نظر میرسد که ترتیب گوشههای یک دستگاه مبتنی بر ملایمت باشد؛ هر دستگاه از گوشهٔ خاصی شروع شده و به همان گوشه نیز ختم میشود. گوشههایی که در این بین نواخته میشوند معمولاً به این ترتیب نت شاهدشان (از بم به زیر) اجرا میشوند. دستگاه به عنوان یک مجموعه از ملودی ها و نغمه ها، به موزیسین کمک میکند تا فواصل مربوط به هر گوشه و رابطهاش با دیگر نت های دستگاه را تشخیص بدهند.
دستگاه های موسیقی ایرانی عبارت اند از: شور، سه گاه، چهارگاه، راست پنجگاه، همایون، نوا، ماهور، ابوعطا، افشاری، دشتی، بیات ترک، اصفهان
ردیف
ردیف، در تئوری موسیقی ایرانی، به طرز قرار گرفتن آهنگها و ملودی ها موسیقی گفته میشود. هر یک از این گوشه ها جزئی از یک دستگاه یا آواز شمرده میشوند که بر اساس روند گسترش ملودی و موقعیت مکانی در دانگهای یک دستگاه یا آواز، مرتب میشوند. به گفتهٔ مجید کیانی، هرگاه نغمهها و گوشهها به ترتیبی متناسب با منطق هنری و ذوق زیبایی شناسانه فرهنگ ایرانی به همراه هماهنگی نسبتهای فواصل، گردش نغمات، وزن و تزئینهای ویژه این موسیقی به اجرا در آیند، حاصل کار را ردیف مینامند. هر استاد موسیقی سنتی از تسلسل گوشهها با سلیقه، تفکر و احساس خود ردیفی به وجود میآورد و هر نوازندهٔ خلاق به هنگام اجرای آن ردیفی نو میآفریند که اساسش بر تکنوازی و بدیههسرایی است.
ردیف های موسیقی ایرانی عبارت اند از: ردیف میرزا عبدالله، ردیف آقا حسینقلی، ردیف درویش خان، ردیف علی اکبر شهنازی، ردیف علینقی وزیری، ردیف مرتضی نی داوود، ردیف موسی خان معروفی، ردیف ابوالحسن صبا، ردیف عبدالله خان دوامی، ردیف علی تجویدی، ردیف فرامرز پایور، ردیف محمود کریمی، ردیف نورعلی برومند، ردیف سعید هرمزی
گوشه
در تئوری موسیقی ایرانی، ردیف مجموعهای از آهنگها و نغمات موسیقی است، و به هر یک از این آهنگها یک گوشه گفته میشود. هر گوشه جزئی از یک یا چند دستگاه یا آواز دانسته میشود. از گوشهها برای خلق قطعههای موسیقی استفاده میشود؛ گوشهها معمولاً به شکلی ثابت برای آموزش ردیف به کار میروند اما در زمان اجرا میتوانند سوژهٔ بداههنوازی و خلق آهنگهای جدید باشند. در موسیقی قدیم ایران، علاوه بر دوازده مقام اصلی و شش آواز، بیست و چهار «شعبه» وجود داشته که در برخی متون به آنها نیز «گوشه» میگفتهاند. بعد از جدایی موسیقی ایرانی از موسیقی عربی و ترکی و تحول مقام به دستگاه، برخی از دستگاهها (نظیر سهگاه، چهارگاه، راست پنجگاه، و همایون) نامشان را از همین گوشهها گرفتند و مفهوم گوشه نیز تغییر کرد.
ادوار
ادوار، در تئوری موسیقی قدیم ایران و کشورهای دیگر جهان اسلام، نظریهای برای توصیف و طبقهبندی موسیقی بودهاست. این نظریه در آثار نظریهپردازان بعد از اسلام دیده میشود و در آثار صفیالدین ارموی و عبدالقادر مراغی به تفصیل شرح داده شدهاست. پس از تحول مقام به دستگاه، نظریه ادوار تقریباً کنار گذاشته شد. در نظریه ادوار، دستانبندی سازها (نحوهٔ کوک ساز و موقعیت پردههای آن) به کمک تناسبهای ریاضی توضیح داده میشد و برای هر نت موسیقی نامی با استفاده از ترکیب الفبای ابجد تعیین میگردید. به این ترتیب فاصلههای موسیقایی دقیقاً مشخص میشدند. سپس با ترکیب این فواصل جنسهایی (دانگهایی) درست میشد که ذیالاربع (دارای چهار نت) یا ذیالخمس (دارای پنج نت) نام میگرفتند و از ترکیب یک جنس ذیالاربع و یک جنس ذیالخمس یک اکتاو کامل به دست میآمد که به آن «دور» گفته میشد. از بین این ادوار (که عموماً تعدادشان 91 عدد در نظر گرفته میشدهاست)، برخی «ملایم» دانسته میشدند (یعنی به گوش خوشآهنگ بودند) و برخی ناملایم. دوازده دور ملایم در این میان اصلی دانسته میشدند که مقامهای موسیقی را تشکیل میدادند.
آواز
آواز یا نغمه اصطلاحی است در موسیقی سنتی ایرانی که برای توصیف مجموعهای از گوشهها به کار میرود که معمولاً در کنار هم و مستقل از یک دستگاه اجرا میشوند. لفظ «آواز» دست کم در دو معنای دیگر نیز به کار میرود که یکی فرم موسیقی آواز است و دیگری شکل خاصی از فرم آواز که متر مشخصی ندارد؛ موضوع این مقاله هیچکدام از این دو نیست بلکه مفهوم خاص «آواز» در موسیقی ایرانی (به عنوان جزئی از طبقهبندی ردیف موسیقی ایرانی) است. این ابهام در معنای لفظ آواز، خود موضوع نقد منتقدان بودهاست. اگر چه برخی از منابع، آوازها را در کنار دستگاهها در ردیف آوردهاند و گاه تعداد دستگاهها را 12 یا 13 عدد ذکر کردهآند، اما طبقهبندی رایج ردیف شامل هفت دستگاه و پنج آواز است.
آوازهای موسیقی ایرانی عبارت اند از: ابوعطا، بیات ترک، دشتی، افشاری، بیات اصفهان، بیات کرد، شوشتری